بحران میان‌سالی دوره‌ای از آشفتگی احساسی است که در سنین میانی عمر (۴۰ تا ۶۰ سالگی) رخ می‌دهد و با میل شدید به ایجاد تغییر همراه است. به دنبال این تحولات گسترده، فرد درباره هدف زندگی خود دچار سردرگمی و تردید می‌شود.
به گزارش فراتحلیل نیوز، بحران میان‌سالی دوره‌ای از آشفتگی احساسی است که در سنین میانی عمر (۴۰ تا ۶۰ سالگی) رخ می‌دهد و با میل شدید به ایجاد تغییر همراه است. به دنبال این تحولات گسترده، فرد درباره هدف زندگی خود دچار سردرگمی و تردید می‌شود. در این دوره رفتار فرد تغییر می‌کند و ممکن است از روی ترس و اضطراب عمل کند. این امکان نیز وجود دارد که رفتارهای او تدافعی، تهاجمی یا تکانشی شود. فردی که گرفتار بحران میان‌سالی شده است، انتخاب‌های زندگی‌اش را از نو ارزیابی می‌کند و ممکن است در برخی موارد، تصمیم‌های غیرمعمول و غیرمنتظره‌ای بگیرد؛ مثلا از کار خود استعفا بدهد، رابطه جدیدی را آغاز کند یا به فعالیت‌هایی مشغول شود که ریسک بالایی دارند.از عوامل بروز بحران میان‌سالی می‌توان به حس از دست دادن جوانی و سرزندگی، درک میرایی، ترس از مرگ و گرایش به زندگی در لحظه حال اشاره کرد.
یکی دیگر از دلایل معمول این بحران، «سندرم آشیانه خالی» است؛ حس تنهایی و اندوهی که پس از بلوغ و ترک خانه توسط فرزندان، به سراغ والدین می‌آید. البته هر تغییر و تصمیم‌گیری مهمی که در دوران میانی عمر رخ می‌دهد، لزوما نشان‌دهنده بحران میان‌سالی نیست؛ بلکه شرایط وقتی بحرانی می‌شود که فرد درباره ماهیت وجودی خود دچار تردید می‌شود و به این فکر می‌افتد که آیا زندگی کنونی او اصلا آن چیزی هست که می‌خواسته یا نه.
می‌توان به بحران میان‌سالی دید متفاوتی داشت و آن را فرصتی دانست برای نگاه به درون، تأمل سازنده و گام نهادن در یک مسیر شفابخش. این بحران می‌تواند گاهی اوقات بسیار دشوار و کمرشکن باشد، آن‌هم نه‌فقط برای فردی که شخصا آن را تجربه می‌کند، بلکه برای همه‌کسانی که به نحوی در زندگی او حضور دارند. باوجود تمام این چالش‌ها، بحران میان‌سالی می‌تواند به شناخت بهتر از خود و رشد فردی منتهی شود.
راهکارهایی برای گذار از بحران میان‌سالی
اولین گام برای مدیریت بحران میان‌سالی، این است که جدیت آن را به رسمیت بشناسید. اگر یکی از نزدیکان شما درگیر این بحران شده است، متوجه عمق اندوه و تنشی که تجربه می‌کند، باشید و به‌هیچ‌عنوان او را مسخره نکنید. دست‌انداختن و تمسخر، فرد را سرکش‌تر می‌کند و باعث می‌شود از شما فاصله بیشتری بگیرد. نکته مهم دیگر، این است که پرده خجالت را کنار بزنید. بیشتر آدم‌ها از اینکه گرفتار چنین بحرانی شده‌اند، احساس شرم می‌کنند و ترجیح می‌دهند همه‌چیز مسکوت بماند؛ پس دست از قضاوت بردارید و کمی مشفق و همدل باشید. اگر تغییرهایی در رفتار فرد مشاهده می‌کنید، درباره آن‌ها با او حرف بزنید؛ اما اصطلاح بحران میان‌سالی را به کار نبرید، مگر اینکه خود فرد از این اصطلاح برای توصیف حالش استفاده کند.
اگر خودتان با بحران میان‌سالی دست‌به‌گریبان هستید، به احساساتتان اعتبار دهید و از قضاوت، نقد و نکوهش خود بپرهیزید. صبور باشید و روتین‌های خودمراقبتی پیشینتان را ادامه دهید تا شرایط از این بدتر نشود. درهرحال به خاطر داشته باشید که شاید برای گذار از بحران میان‌سالی، مجبور به طی مسیری طولانی و دشوار شوید. همچنین یکی از مفیدترین راهکارها در مواجهه با این بحران، این است که تلاش کنید ابعاد مثبتی در آن بیابید. شاید بحران میان‌سالی فرصتی باشد برای اینکه خودآگاهی‌تان را افزایش دهید، به نسخه بهتری از خود بدل شوید و از سال‌های باقی‌مانده عمر لذت بیشتری ببرید.
  • نویسنده : ترجمه افسانه صادقی
  • منبع خبر : psychologytoday.com