برخی دولت ها به صورت نمایشی با پروژهای ملی برخورد کردند که متاسفانه در حد نمایش هم ماند. البته کشور هر روز نیاز جدیدی پیدا می کند که اگر برطرف نشده و برای پیشرفت تلاش نشود، کشورمان روی توسعه را نخواهد دید.

به گزارش فرا تحلیل نیوز ،نگاهی به برنامه های عمرانی و پروژه های مختلف رفاهی، خدماتی و توسعه ای که در کشورمان می اندازیم، موید و تایید کننده یک نکته اساسی است، کار بر زمین مانده در ایران بسیار زیاد است.کار به همین جا که ختم نمی شود. بسیاری از این پروژه ها محصول امروز نیست بلکه تعداد زیادی از این کارهای بر زمین مانده از دیروز و روزگار نه چندان دور بلکه برای همین چند سال پیش است.نکته اساسی اینجاست که برخی دولت ها فقط و فقط دولت وعده بوده اند و تا توانسته اند بر پروژه ها افزوده اند اما این کلنگ زنی ها که بسیاری از آنان با مراسم های مختلف همراه بوده، و به اصطلاح کوچه بازاری چاله اش را کنده اند، بی سرنوشت و بدون نتیجه رها شده و بیشتر برای کشور تا به اینجا هزینه داشته اند تا عایدی و ایجاد رفاه و خدمت رسانی برای مردم.به هر جهت برخی دولت ها به صورت نمایشی با پروژهای ملی برخورد کردند که متاسفانه در حد نمایش هم ماند. البته کشور هر روز نیاز جدیدی پیدا می کند که اگر برطرف نشده و برای پیشرفت تلاش نشود، کشورمان روی توسعه را نخواهد دید. البته تمامی این برنامه ها در حوزه عمرانی نبوده اند و موارد بسیاری از جمله پیشرفت های مدنی و اجتماعی نیز به صورت شعاری با توجه به نیاز کشور در وجه شعار به مردم عرضه شده است، به هر تقدیر چاله هایی که بدان اشاره شد در یک حوزه توسط دولت های قبل کنده نشده و امروز همین موارد نیمه کاره به چالش کشور تبدیل شده است. خصوصا در دولت های “حسن روحانی” که دولت قصور و اهمال مدیریتی بود کشور با موضاعات متعدد نیمه کاره روبرو شده است.

یکی از این موارد موضوع تجمعات قانونی بوده که دولت قبل آن را به عنوان یک امتیاز مطرح می کرد و منشور حقوق شهروندی برای آن صادر می کرد که حقیقا یک نمایش رونمایی بود. جالب اینجاست که دولت روحانی این وعده در حد وعده مانده را با رویکرد دوقطبی و تخریبی مطرح می کرد. درواقع باید این موضوع را یک وعده تخریبی نامید تا یک برنامه مدنی سازنده. به هر جهت این وعده امروز به طور واقعی در حال انجام است.

در همین رابطه، لایحه نحوه برگزاری تجمعات و راهپیمایی‌ها که از پاییز سال گذشته توسط دولت سیزدهم در پی نهایی‌سازی آن بود، سرانجام با قید یک فوریت راهی مجلس شورای اسلامی شده است تا یک گام دیگر برای اجرای قانون اساسی برداشته شود. فرق عملیاتی انجام این موضوع در دو دولت روحانی و رئیسی این است که در دولت رئیسی این طرح در مجلس برای قانون و لازم الاجرا شدن ارسال و روال قانونی آن طی شده است.

موضوع دیگری که فاصله حرف تا عمل را به خوبی نشان می دهد مساله محیط زیست است. در دولت روحانی محیط زیست به طور کاملا نمایشی پیش رفت و حتی در حال تبدیل شدن به یک طرح خودتحریمی با برنامه آب هوایی پاریس بود و جاسوسانی که در پس پوشش حامی محیط زیست پنهان شده بودند با هوشیاری نیروهای امنیتی و اطلاعاتی شناسایی و دستگیر شدند. اما حالا برنامه های محیط زیستی از دیوارزدایی و جلوگیری از ساحل خواری گرفته تا احیای واقعی دریاچه ارومیه که جان تازه ای گرفته است، تداوم کار جدی در این زمینه را نشان می دهد، موضوعی که شعار روحانی بود اما حالا توسط دولت رئیسی در حال اجراست.

یکی از اقدامات اساسی دولت رئیسی که به واقع کشور را از بیماری کرونا نجات داد موضوع واکسیناسیون عمومی بود. واکسنی که کشور به شدت به آن نیاز مبرم داشت اما تا دولت رئیسی خبری از آن نبود و متاسفانه قربانیان زیادی گرفت اما تا زمانی که طرح واکسن زنی در دولت رئیسی انجام نشده بود به چالش جدی در کشور بدل شده بود. در اینجا هم با شعار دولت روحانی و عمل دولت رئیسی روبرو هستیم.

از جمله دیگر مواری که به واقع در دولت روحانی تا حد تخریب این حوزه پیش رفت و امروز نیز در کشور در آن مشکلات فروانی وجود دارد بخش مسکن است. دولت روحانی پروژه انبوه سازی مسکن که در آن افراد کمتربرخوردار صاحب خانه می شوند را متوقف کرد و وعده طرح مسکن اجتماعی داد که فقط روی کاغذ ماند. طرح مسکن ملی نیز برآیند خاصی نداشت و در دولت رییسی طرح نهضت ملی مسکن کلید خورده که اگرچه تا به امروز بعد از یکسال آنچنان که باید اجرا نشده اما دولت در اجرای آن بسیار جدی است و این طرح با توجه به دیربازده بودن ۲۴ ماه تا تکمیل پروژه ها نیاز به کمی صبر و شکیبایی دارد.

حوزه بعدی که دولت روحانی خود را متخصص آن می خواند و تقریبا هیچ عایدی برای  کشور نداشت، بخش دیپلماسی است. دولت دیپلماتیک کشور را با معضلات جدی همراه کرد. دولتی که همه تخم مرغ ها را در یک سبد چیده بود درحوزه دیپلماسی هم توفیق چندانی نیافت‌. حالا اما باید گفت دولت رییسی در عین کار در حوزه های داخلی و اقتصادی و … در حوزه دیپلماسی به ویژه در بخش تجارت خارجی موفق بوده و گره های کور چندین ساله را باز کرده است. موضوع ارتباط عربستان که حالا با حضور وزیر اقتصاد در این کشور رسمی تر شده از مهمترین این توفیقات است.

از موارد دیگر بحث شعار پر سر و صدای خرید هواپیما بود. دولت روحانی با واگذاری امتیازات هنگفت در برجام و تعطیلی ۹۵ درصد برنامه هسته‌ای کشور با وعده خرید ۲۰۰ فروند هواپیما به فریب افکار عمومی پرداخت اما در عمل فقط ۱۱ فروند هواپیما خریداری شد که طبق اعلام مسئولان، نیمی از آن هواپیما‌ها نیز به‌خاطر بدعهدی طرف غربی و عدم تامین قطعات زمین‌گیر شده است! مسئولان دولتی آن زمان ادعا می‌کردند قراردادهایی شامل خرید ۱۰۰ فروند ایرباس، ۸۰ فروند بوئینگ و ۲۰ فروند ‌ای‌تی‌آر ۷۲-۶۰۰ امضا کرده‌اند، اما قرارداد‌ها در واقع نوعی تفاهم‌نامه کاغذی و مثل خود برجام، فاقد هر نوع ضمانت و جریمه در صورت نقض آن بود!
در همین حال، رئیس سازمان هواپیمایی کشوری چندی قبل اعلام کرد که بیش از ۵۰ فروند هواپیما و هلیکوپتر در ۱۸ ماه گذشته خریداری شده و تاکنون ۲۰ فروند به سرویس هوایی برای خدمت‌رسانی اضافه شده است. این اتفاق مهم، بدون برجام و FATF رقم خورده است.

بنابراین اگرچه در کشور مشکلات فراوانی به ویژه از جانب دولت های شعاری بوجود آمده اما جای شکرش باقی است که دولت فعلی در مسیر اقدام و عمل در حال پیشرفت است و برخی از مشکل زدایی ها و راهگشایی ها زودتر با کار دولت انجام شده است و برخی نیز دیربازده است اما این امیدواری وجود دارد که کار جدی، راه روشن و مسیر نتیجه بخش است.