در پایان به این قناعت وجدانی رسیده‌ام که آمدنم با توجه به دلواپسی‌هایی که در این هشت سال و به ویژه از نوروز امسال به قیمت تخریب انسجام و خودباوری ملی و امید و اعتماد مردم به نمایش گذاشته‌شد به خیر و صلاح مُلک و ملت نیست.

بعدها نمایان شد که مطهری جامع افکار خمینی بود و این ترور عملاً موثرترین اقدام ممکن برای ارجاع تشنگان حقیقت به این نرم فزار جامع بود و نتیجه این شد که هنوز هم در هر کوچه و خیابانی نشانی از «حکمت مطهر» هست.

باید امیدوار بود که آقای ظریف بداند که کار او به جای رسیده که اروپا قدر و احترام خود را با وزیر خارجه دولت روحانی با فردی همانند روح الله زم که جاسوسی او مشخص و محرز است، تنظیم می‌کند!

اصلاحات سناریوهای مختلفی را در دست بررسی دارد. سناریوهایی که از سوی گروه ها و احزاب مختلف این جریان سیاسی مطرح شده است و علاوه بر اینکه اهداف جناحی را تامین می کند گوشه چشمی هم به اهداف گروهی و حزبی دارد.

با پیروزی حسن روحانی در انتخابات، فضا برای پیشبرد ایده یادشده فراهم آمد، از همان روزهای اول، مقدمات مذاکره با روش و افراد جدید تدارک دیده شد و به‌سرعت ظریف با اختیارات قابل‌توجه از جانب روحانی مذاکرات را آغاز کرد.

کارشکنی طرف مقابل در برجام به جایی رسیده است که حتی روس‌ها به جوش آمده و در یک بیانیه شدید الحنی خطاب به آمریکا از تحریف واقعیت و اسطوره‌سازی نماینده ویژه کاخ سفید در امور ایران درباره برنامه هسته‌ای تهران انتقاد می کنند.

چرا باید مسیری را که جواب می‌دهد و به اوضاع اقتصادی و شرایط معیشتی مردم کمک می‌کند، متوقف کرده و مسیری که پیش از این آزموده شده است را دوباره آزمود؟

در شرایطی که پیش از این تبلیغ می‌شد اروپا راهبردیبرای کاهش تنش میان آمریکا و ایران دارد، اما متن و حاشیه اجلاس G۷ نشان داد که اروپا و آمریکا در حال یک بازی مشترک علیه ایران هستند.

روحانی در دیداری که برای اعلام حمایت از وزیر امور خارجه و محکومیت تحریم او از سوی آمریکا صورت گرفته بود، بار دیگر به دستاوردتراشی برای توافق شکست خورده و خسارت محض برجام رو آورد و در سخنرانی طولانی خود بازهم منتقدانی که دلسوزانه این روزها را پیش‌بینی می‌کردند در کنار صهیونیست‌ها و رژیم آمریکا قرار داد!

​​​​​​​نتیجه این قهرمان سازی نیز اعطای وجاهت و وجهه‌ای بزرگتر از قبل به ظریف است تا باب نقد به دستگاه دیپلماسی کشور را ببندد و خسارت های گذشته به نوعی به دست فراموشی سپرده شود.