بسیاری از باورهایی که درباره محیط و شرایط کاری بین مردم جا افتاده است، چندان مبنای درستی ندارند. حتی بررسی روانشناختی رفتار کارمندان در محیطهای کاری نشان میدهد که برخی از این تصورات کاملا نادرست هستند.
به گزارش فراتحلیل نیوز، بسیاری از باورهایی که درباره محیط و شرایط کاری بین مردم جا افتاده است، چندان مبنای درستی ندارند. حتی بررسی روانشناختی رفتار کارمندان در محیطهای کاری نشان میدهد که برخی از این تصورات کاملا نادرست هستند. در ادامه چند نمونه از معروفترین باورهای غلط در دنیای کار را بررسی میکنیم.
کارمندی که شاد باشد، پربازده است
شاید این باور در ظاهر منطقی به نظر برسد؛ اما پژوهشها نشان میدهد که درواقع وارونه است. این کارمند شاد نیست که پربازده است؛ بلکه کارمندی که پربازده باشد، شاد خواهد بود. کارمندانی که بازده بیشتری دارند، پاداش بیشتری هم دریافت میکنند؛ مثلا ترفیع میگیرند یا به خاطر موفقیتهایشان تشویق میشوند. بهعلاوه، کارمندان پربازده به دلیل حس رضایتی که درنتیجه پیشرفتهایشان تجربه میکنند، انگیزه بیشتری هم مییابند؛ بنابراین پاداش حاصل از عملکرد خوب هم بیرونی و هم درونی است و کارمندان را رضایتمندتر و به کارشان مشتاقتر و متعهدتر میکند. بهاینترتیب، چرخهای از بهرهوری و شادی ایجاد میشود که یکدیگر را تقویت میکنند.
پول بهترین انگیزه است
بدونشک پول انگیزه خوبی است؛ اما در بسیاری موارد، بهترین مشوق نیست. عوامل بسیاری هستند که بیش از پول به کارمندان انگیزه میدهند. برخی افراد از مشاغل پردرآمد چشمپوشی میکنند تا بتوانند کاری را انجام دهند که برایشان معنادار باشد؛ مثلا معلمان، پرستاران یا افرادی که در سازمانهای خیریه کار میکنند. حتی برای ثروتمندترین افراد جامعه نیز ممکن است پول بالاترین انگیزه نباشد و در عوض به خاطر شأن اجتماعی و قدرتی که پول برایشان به ارمغان میآورد، تلاش کنند. از دیدگاه مدیریتی، بهترین کار این است که بفهمیم هریک از کارمندان با چه چیزی انگیزه میگیرد تا بتوانیم آنها را به بالاترین بهرهوری برسانیم؛ مثلا برخی کارمندان با تشکر و تشویق، انگیزه میگیرند و برای برخی دیگر، استقلال فردی و امکان دورکاری یا انتخاب ساعتهای کار باارزشتر از اضافهحقوق است.
کارمند تا تنبیه نشود، تربیت نمیشود!
بسیاری از مدیران باور دارند که سختگیری و استفاده از ابزارهای تنبیهی راهبرد مدیریتی مناسبی است؛ اما پژوهشها نشان داده است که مدیریت تنبیهی نهتنها نادرست بلکه ناکارآمد است. البته ممکن است تنبیه بتواند برخی رفتارهای نامطلوب در محیط کار مثل تمارض، بدرفتاری با همکاران، اتلاف وقت و از زیر کار دررفتن را کاهش دهد؛ اما هیچوقت نمیتواند کارمندان را به رفتارهای مثبت تشویق کند. بهعلاوه، وقتی مدیری بر راهبردهای تنبیهی تکیه میکند، مثل پلیسی میشود که منتظر است بهمحض دیدن کوچکترین خطایی جریمهتان کند؛ پس تنبیهکردن راهبردی انگیزشی نیست؛ بلکه میتواند باعث رنجش و خشم کارمندان شود و حتی آنها را به برخورد نامناسب با مدیر یا انتقام از او تحریک کند.
هرگونه استرس و کشمکش در محیط کار مضر است
واقعیت این است که استرس در مقادیر کم میتواند مثل یک نیروی برانگیزاننده عمل کند؛ چراکه تمام توجهمان را روی وظیفهای که در حال انجامش هستیم، متمرکز میکند و ما را به چالش میکشد تا بهترین عملکردمان را نشان دهیم. بااینحال، وقتی استرس خیلی زیاد میشود، به پریشانی میانجامد و این میتواند هم برای عملکرد کاری و هم برای سلامت روانی و جسمی ما آسیبزا باشد. کشمکش در محیط کار نیز همینطور است؛ یعنی مقادیر کم آن میتواند برانگیزاننده باشد و به خلاقیت و نوآوری ختم شود. یکی دیگر از اشکال کشمکش در محیط کار، رقابت است که آنهم میتواند بعضیاوقات مفید باشد. رقابت فرد را برمیانگیزد تا در راستای تحقق اهداف شخصیاش تلاش و بهتر از دیگران عمل کند.
- نویسنده : ترجمه افسانه صادقی
- منبع خبر : psychologytoday.com
https://faratahlilnews.ir/?p=28307
Sunday, 24 September , 2023