این روزها تب مستند‌سازی در کشور به دلیل وجود جشنواره‌ها و برنامه‌های مختلف زیاد شده است به همین خاطر نام مستندسازان هم در کنار نام کارگردانان مشهور بیشتر به گوش می‌رسد.

به گزارش حرف شما، این روزها تب مستند‌سازی در کشور به دلیل وجود جشنواره‌ها و برنامه‌های مختلف زیاد شده است به همین خاطر نام مستندسازان هم در کنار نام کارگردانان مشهور بیشتر به گوش می‌رسد اما کمتر کسی است که بداند یک هنرمند اصفهانی رکوددار مستند‌سازی در جهان است و البته آثار او تنها به روی دست گرفتن دوربین و فیلمبرداری آنچنان که تنها از جنس برخی مستندها دیده می‌شود، نیست. عباس طالبی به گفته منتقد مشهور سینمای ایران مرحوم زاون قوکاسیان یک پدیده است؛ ‌پدیده‌ای ناشناخته که در عرصه مستندسازی جهان صاحب سبک و مکتب است. او تنها رکورددار ساخت مستند در جهان نیست؛ رکوردی که البته مرحوم قوکاسیان بارها از نبود تلاش برای ثبت در کتاب رکوردداران (گینس) در این زمینه گلایه داشت. آثار طالبی البته اغلب به خاطر موضوعات خاصش بیننده‌های خاصی را دارد، اما برکات این آثار آنچنان بزرگ و باورنکردنی است که تأثیرات مثبتی در جامعه ایجاد کرده بدون اینکه کسی نام این هنرمند ناشناس را بداند. عباس طالبی برادر  ابوالقاسم طالبی سازنده فیلم‌های مشهوری همچون «قلاده‌های طلا» و «یتیم خانه» ایران است.

از چه زمانی وارد عرصه مستندسازی شدید؟
ابتدا وارد عرصه هنر شدم یا بهتر بگویم تئاتر، در دهه ۶۰ بود که به این عرصه آمدم.

برادر شما یکی از چهره‌های سرشناس سینمای کشور است اول شما وارد هنر شدید یا برادرتان؟
چون ایشان از نظر سنی بزرگ‌تر از من هستند، مسلماً اول ایشان به دنیای هنر ورود داشتند.

از نظر کاری روی هم اثرگذاری داشته‌اید؟
من و برادرم ابوالقاسم با هم رابطه خوبی داریم، ولی برادرم چندین سال است که در تهران زندگی می‌کند و چون ژانر فیلم‌های من با ایشان متفاوت است، رابطه کاری خاصی با هم نداریم.

شما الان با ۵۱۰ مستند رکورددار مستندسازی در جهان هستید، چرا برای ثبت این موضوع در کتاب رکوردها اقدام نمی‌کنید؟
پس از تحقیق متوجه شدیم فیلم‌ها برای ثبت باید به خارج از کشور فرستاده شود و به خاطر اینکه موضوع فیلم‌ها اکثراً مربوط به مشکلات خانواده‌های ایرانی است و بعد از انقلاب هم مستکبرین جهان به دنبال فرصتی برای فریب افکار عمومی درباره ایران و ایرانیان بودند برای همین بود که ترجیح دادم اتفاقی نیفتد و بیم داشتیم از این فیلم‌ها در شبکه‌های خارجی سوءاستفاده کنند؛ بنابراین منتظر گشوده شدن راه دیگری برای ثبت آثار هستیم. در واقع در آثار مستندی که ساخته‌ام فیلم‌های نیکوکاری راه و مسیر روشنایی به سمت خدا را به نمایش می‌گذارد که توجه همگان را جلب می‌کند.

مرحوم زاون قوکاسیان منتقد سینمای ایران همیشه از شما به عنوان یک نابغه و صاحب مکتب در عرصه مستندسازی یاد می‌کرد. روابط شما با ایشان چطور بود؟
ایشان در زمان حیات همیشه به اینجانب لطف داشتند. در چند سال اخیر هم به طور دائم با هم در تماس و ارتباط بودیم.

زاون بارها گفته بود که عباس طالبی در سینما خود صاحب مکتب است، کار شما چه ویژگی دارد که زاون قوکاسیان آن را یک مکتب می‌دانست؟
من خودم از این موضوع اطلاع نداشتم ولی مرحوم زوان و چند نفر دیگر از فیلمسازان بالاتفاق معتقد بودند که چون این فیلم‌ها از روی احساسات درون ساخته می‌شود مورد توجه مخاطبان قرار می‌گیرد. به همین خاطر هم تقاضای مستمر مؤسسات و ارگان‌های مختلف را به همراه داشته که این ۵۱۰ فیلم به سفارش ۵۰ مؤسسه ساخته شده است.

مهم‌ترین کارهایتان را کدام کار می‌دانید؟
فیلم « غفلت» به دلیل تکنیک‌ها، جلوه‌های ویژه و جلوه‌های میدانی همچنین حضور و همکاری ارگان‌هایی همچون اورژانس، پلیس، آتش‌نشانی و… داستان فیلم هم ماجرای دختر‌بچه‌ای است که به دلیل غفلت بزرگ‌ترها دچار سوختگی می‌شود و فیلم «گرفتار واقعی» که داستان خانواده پنج قلوی اصفهانی را روایت می‌کند و خدا را شکر بعد از اکران فیلم زمینه برای خرید منزل مسکونی برای این خانواده فراهم شد.

کارهای شما بیشتر برای خیریه‌ها بود که با وقت و هزینه کمتری تولید می‌شوند اما کاملاً حرفه‌ای و شبه‌تله‌فیلم هستند. چطور این کمبود زمان و هزینه را با مدیریت اداره می‌کنید؟
اگر شما هم جای من بودید با تمام وجود متوجه می‌شدید هنگامی که از یک خانواده فیلمی می‌سازید و با نمایش آن در جمع خیرین، تصمیات بزرگی برای حل مشکلات آن خانواده‌ها گرفته می‌شود و پس از مدت کوتاهی مشکل مسکن یا پیوند کلیه توسط خیرین حل می‌شود همه همتتان را برای اتمام کار به بهترین شکل خرج می‌کردید. برای همین احساس خوب است که بلافاصله فصل دوم این فیلم‌ها را می‌سازم و برای خیرین به نمایش می‌گذارم که آنها هم حاصل مشارکت‌های مادی و معنوی خودشان را نظاره‌گر باشند و آنها هم به این حس خوب دست پیدا کنند. من تمام این مراحل را با عشق و علاقه انجام می‌دهم تا مشکلات آن خانواده‌ای که موضوع فیلم بوده حل شود. برای همین تا اتمام کار و رسیدن به نتیجه مطلوب شب و روز برایم معنای خاصی ندارد.

از کدام کارهایتان رضایت خاطر بیشتری دارید؟
من در سریال «بازگشت پرستوها» که سریال محبوبی هم در زمان خودش شد بازی کردم چون به بازیگری علاقه داشتم ولی حس خوبی که از ساخت فیلم‌هایم به من القا می‌شود با هیچ چیز در دنیا قابل تعویض نیست .

غیر از مستندهایی که با هدف خاص برای خیریه‌ها ساخته می‌شود، مستندهای دیگری هم ساخته‌اید؟
بله، یک فیلم در ژانر اکشن بود که برای فرهنگ‌سازی به سفارش نیروی انتظامی تهیه و تولید کردم.

شنیده‌ایم سفارش کار از کشورهای دیگر و به‌خصوص حاشیه خلیج فارس هم داشته‌اید. این سفارش‌ها چطور بود و چرا قبول نکردید؟
ماجرا برمی‌گردد به سفرم در کشور امارات متحده عربی برای تهیه فیلمی از ایرانی‌ها که برای تفریح و تفرج به آن کشورها می‌روند. در هتل محل اقامتم با چند نفر آشنا شدیم و با خیریه‌الحسن صحبت‌هایی شد ولی به خاطر کشورم و اینکه احساس کردم مردمی که موضوع فیلم‌های من در داخل کشور هستند به تفکر و سبک من نیاز بیشتری دارند، از این کار صرفنظرکردم.

درگذشته که تئاتر کار می‌کردید با برخی از بازیگران مشهور اصفهانی هم بازی داشته‌اید مانند حسن اکلیلی و جهانبخش سلطانی؛ خاطره‌ای از این بازی‌ها دارید؟
آن زمان در دهه ۶۰ من تازه وارد هنر شده بودم و در حاشیه تئاتر «حسن آشپز در عراق» که با بازیگری حسن اکلیلی در یکی از سالن‌های دانشگاه اصفهان نمایش داده می‌شد، حضور داشتم. همچنین تئاتر «بهشت گمشده» به کارگردانی و بازیگری جهانبخش سلطانی که در سالن هراتی اکران داشت حضور داشتم و در نمایشی دیگر مربوط به حوزه هنری تهران با کارگردانی جهانبخش سلطانی مسئولیت ضبط نمایش را به عهده داشتم ولی دیگر خاطره خاصی ندارم.

آیا این چهره‌های سرشناس در فیلم‌های شما بازی هم می‌کنند یا فقط تأکیدتان روی چهره‌های ناشناس است؟
بله، تا جایی که بشود از وجود این دوستان بزرگوار استفاده می‌کنم، مثلاً حضور حسن اکلیلی در فیلم «گرفتار واقعی» که حول محور زندگی پنج قلوها بود و باتوجه به نقش کلیدی ایشان نقش مهمی در حل مشکلات این خانواده ایفا کرد.

و کلام آخر
همه فیلمسازان بزرگ‌ترین دغدغه‌شان این است که آثارشان در هر ژانری که هست توسط رسانه‌های عمومی پخش شود اما دغدغه من پخش نشدن فیلم‌ها در رسانه‌های عمومی و جمعی به دلیل حفظ حرمت، شئونات و منزلت خانواده‌هایی است که در فیلم حضور دارند چراکه هدف فیلم‌های من کمک به این خانواده‌هاست به همین جهت گمنام ماندن را ترجیح می‌دهم.

انتهای پیام/ روزنامه جوان